یا مولا
نشانه های ظهور از قَرَن هویدا شد
ز خون فاطمیون بغض شیعه دریا شد
یمن فدایی حب علی و زهرا شد
دوباره حادثه ی کربلا و عشق حسین
و لاله های سر از تن جدا و عشق حسین
–
هزار سال گذشته ز کینه ی خیبر و غصب حق ولایت
– ز میخ و شعله ی در به روی نیزه بلند است
آفتاب و قمر هنوز شیعه “و یا لَیتَنی ” به لب دارد
حسین مظهر خون خدا لقب دارد
بقیه در ادامه مطلب
وصاياي نُه گانه ي شيطان پرستان...قسمت نهم
اين نُه وصيّت از جمله اصول و پايه هاي اين فرقه ي منحرف است:
1. عنان نفست را آزاد بگذار و در لذّت غوطه ور شو؛
2. از شيطان پيروي کن؛ زيرا او تنها دستورهايي به تو مي دهد که با طينت تو سازگار است و هستي تو را سرشار از زندگي و پويايي مي کند؛
3. شيطان نماد حکمت آلوده و نماد زندگي اصيل است، بنابراين خودت را با افکار دروغين و سراب ها فريب نده؛
4. افکار شيطان محسوس و ملموس و قابل ديدن است و طعم دارد و عمل به آن باعث شفاي تمام بيماري هاي جسمي و رواني است؛
5. نبايد عاشق شد؛ زيرا عشق، ضعف و خواري و پستي است؛
6. شيطان، نماد دل سوزي و شفقت براي کساني است که شايستگي آن را دارند و به جاي تباه کردن خود و عاشق ديگران شدن، بايد عاشق شيطان شد؛
7. حقّت را از ديگران بگير، هر کس به تو يک سيلي زد، با تمام قدرت با مشت بر همه جاي بدن او بکوب و به او ضربه بزن؛
8. همسايه ات را دوست نداشته باش و با او همانند اشخاص غريبه و عادّي ديگر رفتار کند؛
9. ازدواج نکن، بچّه دار نشو، از اينکه ابزار و دسيله ي بيولوژيک براي ادامه ي نسل و زندگي انسان ها باشي، حذر کن، فقط براي خودت باشد.(30)
مولانا...مهدی جان...
...
قالت الاعراب..امنا..
قل،..لم تومنوا!.
هنوز،
"مومن"،
نشده اید...
"مومن،"
" ادعا ندارد!.."
مومن،
کارگزارخداست،
مملوک مالک است..
"خدا"؛
کریم است ،که اوخیررسان است..
"خدا"؛
حلیم است که اوبزرگوارست،
"خدا"؛
غفوراست که اودرمی گذرد،
خدا..خدا..خدا...
"مومن"؛
به خدایش رفته!..
..که مومن است...
خودی درجهان او،نیست...
هرچه هست..خداست..
"بل "الله"
یمن علیکم ،
ان هدیکم للایمان"
سینه ی مومن..
بزرگ است،..بزرگ..
مومن شرح صدری دارد
به وسعت همه ی خوبیها...
بدون ادعا،
بدون منت برخلق وخالق،
و..بدون منیت...
درسرزمین وجودمومن،
هرچه هست...
...ردپای اوست...
..تنها مومن عالم..
السلام علیک..
ایهاالامام" المامون"..
...
استادبروجردي.(سوره ی حجرات)
یــا صاحب الزمان
آقای مـن
مــولای مـن
از قـدیــم گفته انـد ” خلایـــق هــرچه لایــق ” بی راه نگـفـته انــد
اقرار می کنیم هنوز لیاقت حضور در محضر شما را پیدا نکرده ایم
که اگرغیر از این بود
هم اینک در زمان ظهـور و در حضور شما به سرمی بردیم “ از ماست که برماست ”
آری، ما مستحق بلای غیبتیـم ؛
سزاوار چنیـن سرنوشتی هستیم؛
تــو را نخواســته ایم ؛ به بی امامی ” عــادت ” کـرده ایم ؛
هنــوز باورمان نــشــده
تا نیایی گره از کـار بشر وا نــشــود
حرفهایم که فایده نداشت...
مینویسم...اگر روزی رفتم...شاید بماند برایتان آقا...
می نویسم...
می نویسم...
منتظرت خواهم ماند.......................
آغازحرکت کاروان امام حسین (ع) :
وقتی که می رفتند دنیا گریه میکرد
شهر مدینه مثل زهرا گریه میکرد
وقتی که می رفتند پشت پای آنها
چشمان جبرائیل حتی گریه میکرد
پائین پای ناقه مریم گریه میکرد
دورِ سر گهواره عیسی گریه میکرد
این است آن داغ عظیمی که برایش
حتی میان تشت یحیی گریه میکرد
این است زینب بانویی که زیر پایش
زانوی لرزه دار سقا گریه میکرد
بوسید اکبر دستهای مادرش را
در زیر چادر، ام لیلا گریه میکرد
بر روی دامن مادری در گوش طفلش
آهسته تا میگفت لالا گریه میکرد
یک کاروان گریه شد وقتی رقیه
با گفتن بابا، بابا گریه میکرد
در زیر پای محمل مستوره عشق
منزل به منزل ریگ صحرا گریه میکرد
وقتی که میرفتند عالم سینه میزد
وقتی که میرفتند دنیا گریه میکرد
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سلامت می کنم هر صبح
می دانم که پاسخ می دهی آقا سلامم را
سئوالی گر کنم من
بشنوم از تو جوابم را
چه خوشبختم
که دارم همزبانی مثل تو آقا
کلامت
دلنشین، شیوا
نگاهم با شما
تا بی نهایت را تماشا کرد
چه راه روشنی در پیش رو دارم
چه خوشبختم
که من دست گدایی
سوی تو آورده ام آقا
که سرتا پا تویی رحمت
و چرخ روزگار ما
به دستان تو می چرخد
چه خوشبختم
که تاج افتخاری مثل تو
بالای سر دارم
به دل مهر تو
بر لب نام زیبای تو را دارم
چه خوشبختم
که فکر و ذکر و هوشم
روز و شب
مشغول یاد توست
نفس گر می کشم
با عشق روی توست
و می میرم اگر
جان دادن من از برای توست
که مردن زیر زیبا پرچمت
زیباست
زیبا....
شده مبعث النبی
کاش میشد همچی شبی
ذکر یا علی بگم
توی مسجد النبی
کاشکی دلای شیعها شاد شه
دنیای ویرونمون آباد شه
با فرج مهدی آل الله
یمن و بحرین دیگه آزاد شه
الله اکبر
یا محمد شد پیغمبر
عیدی میگیرم از حیدر
مهدی بیا که عید اعظم پیامبراست
این بعثت محمد و تبریک حیدر است
در اهتزار پرچم قرآن هل اتی
تا موسم ظهور بدستان رهبر است
عید مبعث مبارک
امشب که می خواهد دلم سامان بگیرد
باید که چشمانم کمی باران بگیرد
وقتی که شعری می نویسم روی کاغذ
شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد
مثل همیشه این غزل تا بیت آخر
حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد
با چشم گریان ندبه می خوانم برایت
شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد
آقا بیا تا در میان قلب شیعه
این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد
هر جمعه من روی تو را را چشم انتظارم
تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد...
بعد از هر شلوغى، خلوتی متناسب با آن خواهد بود و هر چه شلوغی بیشتر باشد، خلوتِ بعد از آن بزرگتر است. در آخرالزمان شلوغی خیلی زیاد است!!
تلاطمات و ناآرامیهایی که در روزگار ما در سراسر عالم بروز نموده است، حاوی بشارت بزرگی است. جهان از دردِ زایمان به خود میپیچد و به زودی فرزندی را بیرون خواهد داد ..
قبل از بارش باران تندبادی برمیخیزد و گرد و غبار زیادی برپا میكند و همه خس و خاشاكها و آشغالها را از روی زمین جارو میكند. اما اگر كمی صبر كنیم باد آرام میگیرد و باران میبارد و سپس ابرها كنار میروند و هوا لطیف و آفتابی میشود.
آشوبها و نابسامانیهایی كه در روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است نزدیك شدن هوای لطیف و آسمان صاف و آفتابی عصر ظهور را بشارت میدهد.
سواری که از دور میآید، پیش از آنکه خودش برسد و دیده شود، گرد و غبار زیر پای اسبش دیده میشود.
گرد و غبار آشوبها و ناآرامیهای جهان در روزگار ما خبر از نزدیک شدن «فارس الحجاز» یعنی امام زمان(عجل الله فرجه) میدهد ..
حاج اسماعیل دولابی (ره)
دعاى جمعه اخر رجب که 11سال بر عمر مي افزايد:
يا اجل من کل جليل،
يا اکرم من کل کريم،
و يا اعز من کل عزيز
اغثني يا غياث المستغيثين
بفضلک و جودک و کرمک و مد عمرنا
و هب لنا من لدنک عمرا بالعافيت ،
يا ذالجلال و الاکرام.
التماس دعا